loading...
کتاب الکترونیکی | java,andurid,pdf
گوشی های موبایل مچی

آخرین ارسال های انجمن
امید بازدید : 2771 پنجشنبه 20 شهریور 1393 نظرات (0)

Tamanaie Vesal دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل)

Tamanaie Vesal دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل)

1 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) نام رمان : تمنای وصال 

2 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) نویسنده : الناز محمدی 

3 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) حجم کتاب (مگابایت) : ۴٫۶ (پی دی اف) – ۰٫۴ (پرنیان) – ۱٫۲ (کتابچه) – ۰٫۵ مگابایت (epub)

11 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، epub 

4 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) تعداد صفحات : ۴۶۹

14 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) خلاصه داستان :

تمنا …
دختری باروحی به لطافت باران ، الهه ای بی تمثال در قلمرو عشق …
آمد تا مؤمن به عشقش کند، عشقی حقیقی ورای آدمیان حریص …
آمد تا طعم تلخ و گس مانند زهر تکرارها را از کامش بزداید …
آمد تا زمزمه روز و شبش شبیه لالایی دلنوازی بر لبهایش و کنار گوش او دوست داشتنی ترین تکرارش شود …
“تو فقط عشقی زمینی بودی یا معجزه ای حقیقی تمنای دلم…”

 

5 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)

6 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) پسورد : www.98ia.com

pdf دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

jar1 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

jar2 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

epub دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه EPUB)

 

21 دانلود رمان تمنای وصال | الناز محمدی کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) قسمتی از متن رمان :

فصل اول
صدای سرخوش شادش مانندموجی ازانرژی درفضای خانه طنین انداخت
_سلام !من اومدم.
مادر باشنیدن صدای او لبخند به آورد .ازبالای کانترسر کشید وپاسخش راداد .همزمان صدای تارا هم بلند شد:
_به به سلام عرض شد آتیش پاره ی پرسروصدا!احوال شما؟
تمناکه درحال دراوردن مقنعه ازسرش بود باشعف به خواهرش نگاه کرد ولحظه ای بعد با خوشحالی وسایلش راهمانجا کناردررهاکرد وبه سمت آغوش باز خواهرش تقریبا هجوم برد.
_چه عجب ازفامیلای شوهرت دل کندی ؟سوگل کو؟نکنه واسه خودشیرینی دادی دست خواهرشوهرت تاباهم برن ودورایران وبگردن؟نمیدونستم یه عروسی تو شمال میتونه اینقدر جذاب باشه وکلهم خانواده از یادت بره چه برسه دلتنگشون بشی!
تاراباچشمهایی درشت شده وپرخنده گفت:
_اظهار دلتنگی به سبک روزه یا واقعا اوضاعمون قمردرعقربه؟
_حیف که ازم بزرگتری والا اظهار دلتنگی ای برات میکردم که دیگه اسم خانواده سامان بیاد کهیر بزنی!آخه تو نمیدونی من دوروز سوگلو نبینم دیوونه میشم. ودوهفته است رفتید؟
مادرباسینی شربت از آشپزخانه بیرون آمد ودرهمان حال گفت:
_مگه بنده خداها دعوتت نکردن؟خودت نرفتی!
_ازاون حرفا بود مامان؟مگه امتحان نداشتم؟
_پس دیگه دست ازخط ونشون کشیدن بردار!
_آخه تامن حال این خانم وآقا رو جانیارم آروم نمیشم!حالا سوگلم کو؟
تارا با حفظ لبخندش ودرحال نوشیدن شربت گفت:
_داخل اتاق سابق مامانش خوابه البته اگه خاله اش بااین همه سر وصدا بذاره!
تمنا باقی شربتش رایک نفس سر کشید وبرخاست.
_بیخود !هرموقع رفت پیش عمه اش بخوابه!

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا موفق به دانلود کتاب مورد نظر خود شدید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 283
  • کل نظرات : 107
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 951
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 246
  • بازدید امروز : 53
  • باردید دیروز : 840
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 53
  • بازدید ماه : 15,428
  • بازدید سال : 118,340
  • بازدید کلی : 1,641,420